مرد نقرهای؛ روایتی سینمایی از احترام به پرچم ایران و هویت ملی
تاریخ انتشار: ۴ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۱۵۸۰۳
ایران اکونومیست-فیلم سینمایی «مرد نقرهای» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، فیلمی قهرمانمحور است که این روزها در سینماهای کشور اکران میشود.
محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون، درباره دلیل ساخت فیلم «مرد نقره ای» گفت: احساس میکردم که برای نوجوانان هیچ اثری که هویت ملی و حس غرور آنها نسبت به کشور را تهییج کند، ساخته نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فیلم سینمایی «مرد نقرهای» به کارگردانی محمدحسین لطیفی، فیلمی قهرمانمحور است که البته جنس قهرمانش با سایر آثار سینمایی این چنینی فرق میکند.
«مرد نقرهای» قصه هویت ملی و احترام به پرچم است؛ هویت و پرچمی که نه فقط برای یک کهنه سرباز (با بازی مهدی سلطانی) که برای یک نوجوان ورزشکار هم اهمیت دارد. نوجوانی که در مسابقات مدال نمیگیرد، اما با افتخار و قهرمانانه پرچم کشورش را بالا میبرد.
لطیفی همچنین درباره انتخاب بازیگر نوجوان این فیلم می گوید، امیرکیان عبدی را پیشتر با نقشآفرینیهایش در آثار سینمایی، چون «قهرمان کوچک» شناخته بودم. برای من حضور یک نوجوان مصمم ورزشکار کنار مهدی سلطانی اهمیت داشت که خداراشکر از پس نقش به خوبی برآمد.
فیلم «مرد نقره ای» هدفش این است که قهرمانان واقعی را به مردم به خصوص نوجوانان معرفی کند. قهرمانانی مثل علی لندی که جان خود را کف دستشان گرفتند و برای نجات مردمشان تلاش کردند. این بخشی از گفته های امیرکیان عبدی بازیگر نوجوان مرد نقره ای است.
به گفته این بازیگر نوجوان، هالیوودیها قهرمان میسازند؛ آنها قهرمانهای خیالی مثل اسپایدرمن و بتمن را میسازند و به جهان معرفی میکنند. در حالی که ما قهرمان واقعی داریم که با معرفی آن به مردم خود و جهان میتوانیم حرف برای گفتن داشته باشیم.
پیمان عباسی هم فیلمنامه نویس «مرد نقره ای» است؛ نویسندهای که پیش از این آثار سینمایی و تلویزیونی در عرصه کمدی هم نوشته است. او البته اصلیترین انگیزه اش برای نگارش فیلمنامه مرد نقره ای را اهتزاز پرچم ایران می داند.
همکاری عباسی با لطیفی، پیشتر از فیلم توفیق اجباری شکل گرفت و بعد به روز سوم و اسب سفید پادشاه رسید. فیلم سینمایی مرد نقره ای این روزها در سینماهای سراسر کشور در حال اکران است.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: مرد نقره ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۱۵۸۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
گفت و شنود/ گاوش کو؟!
چه کسی باور میکرد شاهد روزی باشیم که دیدگاه جمهوری اسلامی ایران برای محو اسرائیل به شعار و خواسته تودههای عظیم مردم در جای جای دنیا تبدیل شود؟
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون گفت و شنود خود نوشت:
گفت: از انتفاضه بزرگ و فراگیر ضدصهیونیستی در دانشگاههای آمریکا و اروپا و سایر کشورها چه خبر؟!
گفتم: دانشجویان و اساتید با وجود سرکوب شدید دولتها صحنه را ترک نکرده و حالا دیگر خواستار محو اسرائیل از صحنه روزگار شدهاند.
گفت: چه کسی باور میکرد شاهد روزی باشیم که دیدگاه جمهوری اسلامی ایران برای محو اسرائیل به شعار و خواسته تودههای عظیم مردم در جای جای دنیا تبدیل شود؟
گفتم: نشریه «هیل» وابسته به کنگره آمریکا نوشته است؛ ایران نیروهای خود را در دانشگاههای آمریکا و اروپا متمرکز کرده است. دانشجویان در کارولینای شمالی، پرچم آمریکا را آتش زدهاند و به جای آن پرچم فلسطین را برافراشتهاند و...
گفت: دیگه چه خبر؟!
گفتم: نیروهای نظامی آمریکا به درون دانشگاهها لشکرکشی کردهاند و دانشجویان و اساتید معترض را بعد از ضرب و شتم شدید دستگیر کرده و با اتوبوس به زندانها منتقل میکنند!
گفت: پس آن همه شعار حقوق بشر! و دموکراسی! و آزادی بیانشان! چی شد؟!
گفتم: دانشآموزی به پدرش گفت؛ بابا جون ببین چه منظره قشنگی کشیدهام؟ پدرش گفت؛ آفرین پسرم! چی کشیدی؟ پسرش گفت؛ یک گاو که داره توی چمنزار علف میخوره. پدر به ورقه سفید نگاه کرد و با تعجب پرسید؛ علفش کجاست؟ گفت؛ گاوه خورده!
پرسید؛ پس گاوش کو؟ گفت؛ خُب علفها را خورده و رفته دیگه!